مقاله  »  حقوق و اجتماع25 بهمن 1391 ساعت 8:22

فرهنگ ترافیک برای کودک

فرهنگ ترافیک برای کودک
 
 حقنا / حقوق و اجتماع / گروه فرهنگ سازی قانون

نویسنده: رضا تبریزی

مقدمه:

با نگاهی به دهه های گذشته این موضوع بر ما روشن می شود که ترافیک و موضوعات مرتبط با آن تاکنون بر روی روال منطقی و صحیحی شکل نگرفته است. این مسئله در رفتار رانندگان و عابرین پیاده که در معرض هر روزه با محیط شهری قرار گرفته اند به وضوح مشاهد می نماییم.

به بیان دیگر فرهنگ ترافیک نتوانسته به جایگاه اصلی خود دست یابد لذا خلاء ناشی از فرهنگ سازی بهینه در این میان احساس می شود و از آنجایی که ارتقای فرهنگ ترافیک بدون آموزش ممکن نیست و تنها راه برون رفت از ترافیک موجود همین آموزش و فرهنگ سازی در جامعه می باشد.

آموزش مباحث ترافیکی یکی از مهم ترین مسائل در رفع مشکلات ترافیکی است و تاثیرگذاری آن زمانی می تواند بهتر احساس شود که از روش های گوناگون اعم از آموزش نظری در مدارس، آموزش عملی و تبلیغات رسانه های گروهی می توان استفاده کرد. آموزش مستقیم رفتار ترافیکی در محیط واقعی همواره با مشکلاتی روبرو بوده بنابراین یک از روش ها آموزش عملی رفتار ترافیکی و نهادینه کردن فرهنگ ترافیکی در مکان هایی که برای این موضوع در نظر گرفته است می تواند باشد.

نکته حایز اهمیتی که وجود دارد اینکه آموزش باید از دوران کودکی و از طریق خانواده ها صورت گیرد چرا که در این صورت اثرات مطلوب خود را در اینده نشان خواهد داد و از آنجا که کودکان آینده سازان فردای کشور و مهم ترین عامل ارتقای فرهنگی و اجتماعی محسوب می شوند لذا آموزش فرهنگ ترافیکی به آنان مثمر ثمرتر خواهد بود. 

مدیریت فرهنگی و متولیان امر ترافیک با ارائه راهکارها و استراتژیهای اجتماعی از بعد آموزشی و رسانه ای به تولید برنامه هایی در جهت توسعه فرهنگی و رعایت فرهنگ ترافیک پرداخته اند. براساس این ابعاد ضرورت طرح این سوال که آموزش ترافیک چگونه باید فرهنگ سازی شود؟ به ارائه مباحث و راهکارهایی در رابطه با با این موضوع در این مقاله خواهیم پرداخت.

اهمیت موضوع

در عرصه ترافیک شهری انسان مهمترین عامل است، و به عنوان علت تامه و حتی علت محدثه در مشکلات ترافیکی شناخته شده است. از طریق فرایند آموزش نظری و عملی می توان اقدامات اصلی در تغییرات رفتاری، در جهت بهبود فرهنگ سازی ترافیکی سامان دهی کرد. کارکرد آموزشی برای فرهنگ سازی ترافیکی یعنی پر کردن فاصله بین شایستگی های موجود در زندگی شهری مرتبط با ترافیک، با شایستگی های مطلوب در این زمینه.

آشنا ساختن و نهادینه کردن مباحث ترافیکی باید از دوران کودکی آغاز گردد، و با شیوه های مناسب، همراه با تغییرات شگرف و اثر گذار بر رفتار اجتماعی جامعه شهری باشد. اصلاح رفتاری و تغییر نگرشی فرهنگ روانسازی ترافیکی از طریق این دو بعد اجتماعی و فرهنگی در قالب نقش اجتماعی شدن و فرهنگ پذیری قابل مطالعه است؛ جامعه پذیری و اصلاح فرهنگ ترافیک، به نوعی مدیریت کردن در جهت فرهنگ سازی رعایت قوانین ترافیکی است، که از سوی نهادهای ذیربط و متولیان امر ترافیک همراه با نظارت دقیق باید شکل گیرد.

آموزش به عنوان رکن اساسی اصلاح فرهنگ ترافیک، نقش بارزی در تغییر نگرش و باورهای رفتاری ترافیک دارد. برای دست یافتن به این مهم، باید تغییرات و اصلاحاتی در زمینه نگرش و فرهنگ ترافیک ایجاد شود.

آموزش در زندگی انسان منجر به تغییر در باورها و رفتارها شده است. در عصر حاضر یکی از اقدامات اصلی برای به سامان کردن معضلات ترافیکی تکیه بر محور آموزش و فرهنگ سازی است.

متغیرهای بکار رفته در این نوشتار: فرهنگ، آموزش و ترافیک

با توجه به مباحث فوق روشن است که همبستگی بین ترافیک، آموزش و فرهنگ سازی ترافیک اگر با یک برنامه ریزی درست و منسجم در مسیر اصلی خود قرار گیرد، مشکلات عمده این بین حل شدنی می نماید.

تعریف های گوناگونی از فرهنگ صورت گرفته است. در یکی از این تعریف ها؛ فرهنگ مجموعه ای پیچیده از تمامی عادات، رفتارها و ضوابطی است که فرد به عنوان عنصر جامعه، از جامعه خود فرا می گیرد و در برابر آن جامعه وظایف و تعهداتی را عهده دار می شود.

در حقیقت فرهنگ همان تفکرات و گرایش های یک ملت است که در طول سالیان متمادی تکامل یافته و دارای نمادهای مختص به خویش است.

آموزش در لغت به معنای دانش آموختن و یاد دادن به کار رفته است. به عبارت دیگر فرایند یادگیری و یاد دهی را اصطلاحاً آموزش می نامند. «آموزش می تواند منجر به توسعه آگاهی و ویژگیهای شخصیتی افراد باشد. آموزش سبب چگونگی توسعه اندیشه و کنار آمدن و پذیرش و تسلیم با واقعیت های زندگی می گردد.» ( داورز،1372: 25)

فرهنگ دارای یک سری ویژگی ها و کارکردهای ملموس می باشد که با پیاده سازی آن در بحث آموزش ترافیک، می تواند گام موثری در این رابطه برداشت.

از جمله ویژگی های فرهنگ، بعد "خشنودی بخشی" آن است که در رابطه با ترافیک به نظر می رسد اگر هر شخصی مطابق با ارزش ها و هنجارهای پذیرفته شده ترافیکی در جامعه عمل کند برای خود شخص و دیگران لذت بخش بوده و خشنودی به ارمغان می آورد.

فرهنگ وحدت و یگانگی می آفریند. رعایت قوانین شهری و آشنایی عموم با مشکلات ترافیکی و احترام به اخلاق شهروندی، به انسجام و همدلی جمعی در محیط شهری می انجامد و در بعد وسیعتر به همبستگی و اتحاد ملی می انجامد.

فرهنگ سازگاری می آورد. بروز اختلافات و درگیری هایی که در جامعه و به ویژه در محیط شهری صورت می گیرد، همگی از کمبود فرهنگ سازگاری ناشی می شود که با آموزش فرهنگ ترافیک به ویژه از دوران کودکی، آنها را برای زندگی در محیط شهری و در دوران بزرگسالی آماده می کنیم.

در واقع آموزش در ارتقاء فرهنگ عمومی ترافیک که خصوصیت آموختنی داشته و با جنبه های فرهنگی و اجتماعی در زندگی روزمره انسان قرن حاضر همراه بوده، موجب این شده که شهروندان جامعه را به سمت فرایند سازگاری و تطابق با قوانین جامعه هدایت کند؛ و به نوعی فرهنگ یگانه سازی را در افکار عمومی شهروندان نهادینه نماید.
 
آموزش در ارتقاء فرهنگ ترافیک وسیله ای برای رشد و تقویت نهادینه کردن و احترام گذاشتن به قوانین راهنمایی و رانندگی است؛ این فرایند در عرصه زندگی شهری باید با راهکارها و استراتژیهای کوتاه و بلند مدت همراه باشد. 

باید سعی کرد آموزش عملی و رسمی که در جامعه وجود دارد را با موضوعاتی چون حمل و نقل شهری، ترافیک و عبور و مرور و... ترکیب کرد؛ تا اطمینان یابیم که شهروندان با اصلاح رفتاری خود و نهادینه کردن این آموزش ها می توانند به توسعه فرهنگ عمومی جامعه کمک نمایند؛ برای رسیدن به چنین فرایند هایی در بحث آموزش ترافیک باید اشاره به یکسری از نهادهای کنیم، که نقش موثر در نهادینه کردن و بهینه سازی فرهنگ ترافیک دارند. 

مدیریت سازمانهایی چون آموزش و پرورش، آموزش عالی، که در واقع همان نهادهای اصلی تعلیم و تربیت می باشند؛ با استفاده از ابزارهایی چون فضاهای آموزشی (همانند مهدکودک، مدرسه، دبیرستان، دانشگاه)، معلمان و اساتید و محتوای کتب درسی، می توانند نقش موثری در جهت تقویت فرهنگ سازی ترافیکی ایفا کنند و گام بزرگی در مدیریت فرهنگی ترافیک بردارند.

در آموزش فرهنگ ترافیک برای کودکان باید یکسری از برنامه ریزی ها را مورد توجه قرار داد. اول اینکه با این دید نگریسته شود که آموزش فرهنگ ترافیک برای فردا ی کودکان و قانون مندی آنان پایه ریزی می شود و قرار است این فرهنگ سازی از طریق کودکان در آینده به کار بسته شود.

دوم: آموزش فرهنگ ترافیکی به کودکان به صورت منسجم دنبال شود و نیاز به برنامه ریزی طولانی مدت دارد.

سوم: با آموزش فرهنگ ترافیک، به صورت کاملاً علمی برخورد شود و از تمام رسانه ها و وسایل ارتباطی برای ارتقای فرهنگ ترافیک استفاده شود.

پیشنهادات :

در واقع برای اینکه بتوان در زمینه آموزش فرهنگ ترافیک به توفیقاتی دست یافت چندین پیشنهاد را بیان می نماییم که در زمینه آموزش فرهنگ ترافیک موثر است.
 
1- آموزش قریب به اتفاق کودکان در پارک های آموزش ترافیک. در حال حاضر تعدادی از این پارک ها در کشور به آموزش مباحث ترافیکی برای کودکان می پردازند.
 
2- تدوین و استمرار دوره های آموزشی فرهنگ ترافیک و نحوه اشاعه آن به کودکان.
 
3- برگزاری کارگاه های آموزشی در سطح شهر و استفاده از نیروهای مجرب دانشگاهی برای آموزش به کودکان با استفاده از هنر و خلاقیت و زبان قابل لمس برای کودکان.
 
4- تهیه و تدوین بازی ها و فیلم های آموزشی در ارتباط با فرهنگ ترافیک و نمایش آن در مدارس.
 
5- گنجاندن واحد درسی کاربردی به عنوان "نقش ترافیک و پیامد های آن در زندگی روزمره" در کتاب های درسی.
 
6- اصلاح قوانین و مقررات ترافیک و سرعت بخشیدن به فراگیر کردن استفاده از دوچرخه و اعمال سیاست های تشویق و ترغیب به ترویج فرهنگ دوچرخه سواری در میان کودکان.
 
7- استفاده از ظرفیت های تبلیغات تلویزیون و برنامه های ویژه برای کودکان.
 
8- تجزیه و تحلیل علمی، روانشناختی، فرهنگی و اجتماعی حوادث و پیامد های ترافیکی کودکان توسط کارشناسان واجد شرایط از طریق برنامه های صدا و سیما.

پی نوشت:
منبع: وبسایت موسسه فرهنگی پیشروان خلاق مهر پارت
  
کد مطلب : 21